| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ژوزه مورینیو
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | خوزه ماریو دوس سانتوس فلیکس مورینیو | |
زادروز | ۲۱ ژانویهٔ ۱۹۶۳(۱۹۶۳-01-۲۱) (۴۹ سال) | |
زادگاه | ستوبال، پرتغال | |
قد | ۱۷۴ سانتیمتر[۱] | |
نام مستعار | آقای خاص | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | رئال مادرید | |
پُست | سرمربی | |
باشگاههای حرفهای | ||
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۸۰–۱۹۸۲ ۱۹۸۲–۱۹۸۳ ۱۹۸۳–۱۹۸۵ ۱۹۸۵–۱۹۸۷ |
ریو اوه بلننسس سسیمبرا Comércio e Indústria |
۱۶(۲) ۱۶(۲) ۳۵(۱) ۲۷(۸) |
دوران مربیگری | ||
۲۰۰۰ ۲۰۰۱–۲۰۰۲ ۲۰۰۲–۲۰۰۴ ۲۰۰۴–۲۰۰۷ ۲۰۰۸–۲۰۱۰ ۲۰۱۰— |
بنفیکا لییرا پورتو چلسی اینترمیلان رئال مادرید |
ژوزه ماریو دوس سانتوس فلیکس مورینیو (به پرتغالی: José Mário dos Santos Félix Mourinho، آیپیای: [ʒuˈzɛ moˈɾiɲu])، زادهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۱۹۶۳ در ستوبالِ پرتغال، سرمربی مشهور پرتغالیست که در حال حاضر هدایت تیم فوتبال رئال مادرید در لیگ اسپانیا ملقب به لالیگا را عهده دار است. وی در انگلیس یکبار خود را «خاص» نامید و از آن زمان به بعد، مطبوعات انگلیس به وی لقب «آقای خاص» دادند.[۲]
پسر دروازهبان پرتغالی «ژوزه فلیکس مورینیو»، کارش را به عنوان یک فوتبالیست آغاز کرد اما وقتی دید توانایی چندانی در آن ندارد، به مربیگری روی آورد. در اوایل دههٔ ۹۰ به عنوان دستیار مربی و سرمربی تیمهای پایه، کار خود را آغاز کرد تا اینکه به عنوان مترجم بابی رابسون، مربی مشهور انگلیسی، انتخاب شد. ژوزهٔ جوان، در آن زمان که مترجم رابسون در باشگاههای پرتغالی اسپورتینگ لیسبون و پورتو بود، از مربی کهنهکار انگلیسی درسهای زیادی گرفت تا اینکه به همراه رابسون به لیگ اسپانیا و بارسلونا رفت.
ژوزه دوران سرمربیگری خود را با دورههای کوتاه اما موفق در تیمهای پرتغالی بنفیکا و لییرا آغاز کرد. سپس در سال ۲۰۰۲، مجددا به پورتو بازگشت اما اینبار به عنوان سرمربی، راهی پورتو شد. ژوزه دورانی رویایی با پورتو داشت و از همان زمان خود را به عنوان مربی بزرگ شناساند. وی در سال دوم حضورش موفق شد با پورتو سه جام بهدست آورد. اعضای پورتو در آن سال، قهرمان لیگ پرتغال، قهرمان جام حذفی پرتغال و قهرمان جام یوفا شدند. در سال بعد نیز مورینیوی جوان دوران بسیار خوبی داشت و توانست پورتو را برای دومین سال، قهرمان پرتغال کند اما اوج کار وی، رسیدن به اوج افتخار در معتبرترین رقابت اروپایی و قهرمان کردن پورتو در لیگ قهرمانان اروپا بود.
در ادامهٔ همان سال، مورینیو که در آغاز راه مربیگریش بود، به لیگ برتر در انگلیس رفت و سرمربی چلسی شد. چلسی در طی دو سال بعد موفق شد دوبار متوالی و بعد از ۵۰ سال قهرمان لیگ شود. مورینیو در طی همین دو سال به عنوان بهترین مربی سال از طرف فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال انتخاب شد.
پس از درگیریش با مدیریت باشگاه چلسی، مورینیو اینبار ایتالیا را انتخاب کرد و در اوایل سال ۲۰۰۸ و با امضای قراردادی ۳ ساله، به عنوان سرمربی اینترمیلان انتخاب شد. در کمتر از ۳ ماه، مورینیو اولین جام خود را با اینتر کسب کرد و توانست سوپر جام ایتالیا را فتح کند و فصل اولش در ایتالیا را با قهرمانی در سری آ کامل کرد. اما در سال بعد مورینیو اینتر را در این سهجامه کرد تا این تیم اولین تیم در تاریخ ایتالیا شود که موفق به چنین کاری میشود. اینتریها موفق شدند قهرمان سری آ و جام حذفی ایتالیا شوند اما از همه مهمتر، آنها توانستند زیرنظر مورینیو، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوند. مورینیو نیز با این کار به سومین مربی در تاریخ و پس از «ارنست هاپل» و اوتمار هیتسفلد بدل شد که با ۲ تیم مختلف، قهرمان رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شدهاست.[۳] این افتخارات باعث شد تا وی مجددا از طریق فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال به عنوان بهترین سرمربی سال ۲۰۱۰ انتخاب شود. علاوه بر آن مورینیو توانست در این سال جایزهٔ توپ طلا بهترین مربی سال فیفا را که برای اولین بار اهدا شد، دریافت کند.
مورینیو همیشه مورد تحسین برترین مربیان فوتبال بودهاست. جوزپ گواردیولا، سرمربی موفق بارسلونا پیش از آنکه رقابت توپ طلای بهترین مربی سال را به مورینیو واگذار کند، دربارهٔ وی گفته بود:
« | در قسمت بهترین مربیان دنیا، وقتی شما ژوزه را با کسانی مثل سر الکس، آرسن و یا فابیو مقایسه میکنید، به این نتیجه خواهید رسید که وی بسیار جوانتر از آنهاست اما با وجود این جوانی، آنقدر در کارش موفق بوده که بتوان وی را بهترین مربی دنیا خواند و این حقیقت است.[۴] | » |
در ۲۸ مهٔ سال ۲۰۱۰ نیز مورینیو با امضای قراردادی ۴ ساله به لیگ اسپانیا رفت و سرمربیگری تیم رئال مادرید را به عهده گرفت.
ورزش > فوتبال - همشهری آنلاین:
ادسون آرانتس دوناسیمنتو (Edison Arantes do Nascimento) ملقب به پله در سال 1940 در ترس کوراکوس برزیل به دنیا آمد
پدرش یک فوتبالیست آماتور بود و ادسون کوچک در 11سالگی توسط والد ماردی برتو یکی از مربیان استعدادیاب برزیل کشف شد.
وی در 15 سالگی به باشگاه سانتوس پیوست و در سپتامبر 1956 نخستین بازی خود را مقابل کورینتیانس به انجام رساند و اولین گل خود را در دروازه این تیم جای داد.
پله در دوران بازیگری خود سه جام جهانی را کسب کرد و رکوردهای بسیاری را شکست؛ از جمله اولین بازیکنی که ۱۰۰۰ گل به ثمر رساند. از القاب دیگر او «او ری» (شاه) و «پرولا نگرا» (مروارید سیاه) است. از او به عنوان بزرگترین فوتبالیست تاریخ جهان یاد میشود.
برزیل در جام جهانی 1970 با حضور پله، کارلوس آلبرتو، توستائو، جرزینهو، ریوه لینو و ... پس از غلبه بر انگلیس مدافع عنوان قهرمانی شکست ناپذیر مینمود و ایتالیا هم موفق شد با درخشش ریوا، سینا، ماتزولا و فاکتی تا نیمه نهایی پیش رود.
در دیدار پایانی، پله با ضربه سری دیدنی گل اول برزیل را زد و با هنرمندی تمام کنترل میانه میدان را در دست گرفت تا پایه گذار پیروزی تاریخی 4-1 تیمش بر ایتالیا و تصاحب همیشگی جام ژوله ریمه شود.
وی مهارت کامل بازی با هر دو پا را داشت. تمامکنندهای قهار بود، دریبلزنی بینظیر و پاسوری به یاد ماندنی. او حتی – به عنوان یک فوروارد – تکلزن قهاری نیز بود. سرعت و قدرت شوت او از مهمترین ویژگیهایش بود.
او در دوران حرفهای خود سه جام جهانی را کسب کرد و ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند. او تمام دوران فوتبال خود را در باشگاه برزیلی سانتوس بازی کرد و تنها در سالهای آخر به آمریکا رفت تا برای کاسموس بازی کند.
پس از 17 سال حضور در سانتوس، پله در سال 1975 راهی نیویورک شد و 3 فصل در تیم کاسموس بازی کرد و در طی 64 دیدار برای این تیم 37 گل به ثمر رساند.
پله بعد از بازنشستگی در سال ۱۹۷۷ به عنوان شخصیتی ورزشی فعالیت کرد و مدتی وزیر ورزش برزیل بود.
مهمترین افتخارات پله:
•برترین ورزشکار قرن بیستم به انتخاب کمیته بین المللی المپیک
•بهترین بازیکن جام جهانی 1970
•مرد سال فوتبال آمریکای جنوبی 1973
•قهرمان جام جهانی 1958، 1962 و 1970
•قهرمان جام بین قارهای با سانتوس 1962 و 1963
•رکورددار گلزنی در بازیهای رسمی با 1281 گل
•92 بازی ملی، 77 گل
•حضور در جام جهانی: 4 دوره (1958، 1962، 1966 و 1970) - 14 بازی، 12 گل
پدر و مادر او یک زوج مهاجر الجزایری و مسلمان بودند و آنها در یک منطقه مهاجرنشین شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.به نام کاستیل زندگی میکردند.
از خیابانهای مارسی او خیلی زود جذب باشگاه یواس سن هنری شد و بعد از گذراندن دورهای در آکادمی المپیک توسط ژان وارود برای بازی در باشگاه کن انتخاب شد.
به علت استعداد فوق العاده، زیدان در کن ماندنی شد و 61 بازی در لیگ فرانسه برای این تیم انجام داد. در سال 1992 به بوردو رفت و دوران موفقیت او در این تیم آغاز شد و هواداران بوردو به او لقب زیزو دادند.
پس از 2 سال او به تیم ملی دعوت شد و در 17 آگوست 1994 در برابر شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد. اولین بازی ملی خود را انجام داد. او در دقیقه 63 هنگامی که فرانسه 2 بر صفر عقب بود وارد زمین شد و با به ثمررساندن 2 گل بازی را به تساوی کشاند.
زیدان چون ملیت فرانسوی الجزایری داشت میتوانست برای شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.هم بازی کند، اما عبدالحمید کرمالی مربی الجزایر او را به تیم ملی دعوت نکرد. وی معتقد بود زیدان بازیکن سریعی نیست و زیزو فرانسه را برگزید.
امه ژاکه به او اعتماد کرد و در شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد. در سال 1996 پیراهن شماره 10 تیم ملی را به وی داد و با وجود او و ژورکایف روی نام کانتونا و ژینولا خط قرمز کشید. در جام ملتها، فرانسه در نیمه نهایی و در ضربات پنالتی مغلوب جمهوری چک شد و حذف شد.
پس از این رقابتها، زیدان به تورین رفت تا در شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.بازی کند. یوونتوس در 2 فصل پیاپی به فینال شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد. رسید ولی در هر دو دوره مغلوب شد.
سال 1998 فرانسه که میزبان شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.بود انتظار قهرمانی را می کشید. در جام جهانی زیدان و فرانسه دو بازی اول را به راحتی پشت سر گذاشتند، البته زیزو در بازی مقابل شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.در دقیقه 70 اخراج شد.
تیم هماهنگ ژاکه موفق شد از سد شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.و شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.بگذرد تا فرانسه به دیدار نهایی برسد و زین الدین زیدان در رویاییترین شب زندگیش با 2 گلی که با ضربه سر وارد دروازه شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.کرد تبدیل به اسطوره جدید شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.این کشور شود. سال 1998 با کسب عنوانهای مرد سال اروپا و جهان برای زیدان به پایان رسید.
در حد فاصل 2001-1999هر چند در یوونتوس عنوانی نصیب زیدان نشد ولی زیدان همراه با فرانسه به مقام قهرمانی جام ملت های اروپا رسید. جامی که تحت تأثیر هنرنمایی های وی بود و عنوان مرد سال جهان را برایش به ارمغان آورد. در سال 2001 زیدان یوونتوس را ترک کرد و با قراردادی راهیشما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.شد.
در رئال، زیدان پس از چندی رهبری میانه میدان را به دست گرفت و تمامی ستارگان این تیم از جمله فیگو، رائول، کارلوس و ... را تحت تأثیر قرار داد و موجبات قهرمانی این تیم در جام باشگاههای اروپا در فصل 02-2001 را فراهم کرد. در دیدار پایانی در گلاسکو زیدان یک گل استثنایی به بایرلورکوزن زد تا رئال برای نهمین بار قهرمان اروپا شود.
اما روزهای تیره فرا رسید، در حالیکه فرانسه یکی از شانسهای اصلی قهرمانی جام جهانی 2002 محسوب میشد، پیش از شروع جام، زیدان را از دست داد و بازگشت زیزو در دیدار آخر گروهی با شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.هم چاره ساز نشد و مدافع عنوان قهرمانی در دور اول رقابتها با جام وداع کرد.
پس از جام جهانی زیدان بار دیگر باعث موفقیت رئال شد و با این تیم به مقام قهرمانی جام بینقاره ای و لیگ شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.دستیافت. همچنین به تیم فرانسه کمک کرد تا با هشت پیروزی پیاپی به دور نهایی یورو 2004 صعود نماید. در دسامبر 2003 او برای سومین بار عنوان مرد سال فوتبال جهان را مال خود کرد.
هر چند یورو 2004 با درخشش زیزو برای فرانسویها خیلی خوب آغاز شد ولی آنها در دیدار یک چهارم نهایی برابر شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.شکست خوردند و حذف شدند. پس از این ناکامی زیدان از تیم ملی کناره گیری کرد ولی به علت کسب نتایج ضعیف تیم فرانسه در مسابقههای مقدماتی جام جهانی 2006 و فشار مطبوعات، مردم و حتی درخواست ژاک شیراک،رئیس جمهور فرانسه، به تیم ملی بازگشت و باعث صعود فرانسه به جام جهانی شد.
اوضاع رئال مادرید پرستاره خیلی خوب نبود و زیدان اعلام کرد پس از جام جهانی برای همیشه با فوتبال وداع خواهد کرد. جام جهانی 2006 در حالی آغاز شد که کارشناسان شانس چندانی برای فرنسه قائل نبودند ولی با حذف اسپانیا به مرحله یک چهارم نهایی صعود کردند و پس از 8 سال یک بار دیگر مقابل برزیل قرار گرفتند.
این بار برزیل مدافع عنوان قهرمانی و شانس اول فتح جام به شمار میرفت ولی زیدان در شب رویایی دیگری چنان ستارگان این تیم را مقهور هنرنمایی استثنایی خود کرد که فرانسه را مستحق پیروزی کرد و باعث پیروزی یک بر صفر تیمش شد.
شکست شما قادر به مشاهده لينک ها نمي باشيد . براي مشاهده عضو شده يا وارد شويد.بار دیگر آنها را به دیدار نهایی رهنمون کرد جایی که ایتالیا آماده بود انتقام فینال یورو 2000 را از زیدان بگیرد. در حالیکه 7 دقیقه تا پایان وقت اضافه دوم و ضیافت پنالتیها مانده بود، تحریکات ماتراتزی مدافع تیم ایتالیا باعث عکسالعمل زیدان و در نتیجه اخراج وی و از دست رفتن قهرمانی تیم فرانسه شد.
هر چند فرانسویها کسب مقام دوم جهان را هم مدیون درخشش ستاره خود بودند. زیدان این چنین با دنیای فوتبال خداحافظی کرد و تبدیل به یکی از چند اسطوره بیبدیل تاریخ فوتبال شد
نام: رابسون دسوزا ملقب به روبینیو
تاریخ تولد: ۲۵ ژانویه ۱۹۸۴
محل تولد: سائو ویسنته
ملیت: برزیلی
قد۲: ۷/۱ متر
وزن: ۶۰ کیلوگرم
پست بازی: مهاجم
رئال مادرید در چند سال اخیر بازیکنی به خوبی و چابکی «روبینیو» ندیده است. نارگیل سیاه قوهای سفید جزو تأثیر گذارترین بازیکنان بوده است وی در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا توانسته عملکرد مثبتی برای تیمش داشته باشد.
رئاال مادرید در چند سال اخیر بازیکنی به خوبی و چابکی «روبینیو» ندیده است. نارگیل سیاه قوهای سفید جزو تأثیر گذارترین بازیکنان بوده است وی در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا توانسته عملکرد مثبتی برای تیمش داشته باشد. وی در حال حاضر به عنوان محبوب ترین و با انگیزه ترین بازیکن لالیگا شناخته می شود.
«رابسون د سوزا» ملقب به «روبینیو» در ۲۵ ژانویه ۱۹۸۴ در محله ای در پارک بتارو از سائو ویسنته برزیل متولد شد. مثل بسیاری از افراد در برزیل او از همان ابتدا پا به توپ شد و در ۶ سالگی می توانست به راحتی با توپ کارکرده وکارهای حمل توپ را به خوبی انجام می دهد. وی در آن زمان از سوی باشگاه محلی بیرامار جذب شد و توانست در نخستین فصل حضورش در باشگاه به مقام قهرمانی دست پیدا کند. در زمانی که در باشگاه حضور داشت بیش از هر چیزی با مارسلو که در رئال مادرید حضور داشت مقایسه می شد. بسیاری این ۲ بازیکن را به دلیل شباهت های بازی ای که داشتند دوقلو می دانستند. پس از به ثمر رساندن ۷۳ گل برای تیم «پورتو اریوس» در سن ۹ سالگی روبینیو به سانتوس آمد تا در رده جوانان باشگاه مشغول باشد. در آن زمان باشگاه تحت نظارت «پله» اسطوره فوتبال برزیل اداره می شد و این برای او یک موفقیت به شمار می رفت تا بتواند از این فرصت به نحو احسن استفاده کرده و پیشرفت کند. پله در حالی روبینیو را به سانتوس آورد که وی تا بیش از آن ۳ وعده غذایی کامل در اختیار نداشت.
باشگاه سانتوز
حضور در سانتوز زندگی و آینده روبینیو را بیش از هر اتفاق دیگری تغییر داد. استعداد و مهارت بالا سبب شد که وی سریع تر از حد تصور در این باشگاه پیشرفت کند. پیشرفت او به حدی بود که نخستین قراردادش را با باشگاه در سال ۲۰۰۲ امضا کرد و این آغاز حضور او در فوتبال حرفه ای بود. وی پیش از آنکه بتواند در ترکیب تیم حضور داشته باشد بارها از سوی بزرگان تیم تهدید شد. با این همه وی توانست به خوبی با مشکلات مقابله کند و در ترکیب اصلی تیم قرار بگیرد.
وی جزو کم سن و سالان در باشگاه بود با این وجود او همچون یک گلزن حرفه ای و با تجربه کار می کرد. وی در نخستین فصل حضورش توانست در ۲۴ مسابقه ۹ گل به ثمر برساند. اوج بازی های او در آن فصل به بازی ای بر می گردد که وی توانست علاوه بر به ثمر رساندن ۲ گل، یک پنالتی نیز برای تیم به ارمغان بیاورد. روبینیو در سال ۲۰۰۳ و در حالی که ۳۲ بار در ترکیب حضور پیدا کرده بود به عنوان تأثیر گذارترین بازیکن لقب گرفت. او در آن زمان در فوتبال به سبک «دیه گو» و «رناتو» بازی می کرد. این ۲ بازیکن برزیلی هم اکنون در بوندس لیگا و در وردربرمن حضور دارند. با رفتن دیه گو پورتو و پیوستن رناتو به سویا روبینیو بهترین فصل حضورش در سانتوز را سپری کرد. وی در آن فصل توانست در ۳۷ بازی ۲۱ گل به ثمر برساند. روبینیو در آن زمان نه تنها در برزیل که در آمریکای جنوبی بهترین بازیکن بود و این سبب شد که در باشگاه های اروپایی پیشنهادات خوبی دریافت کند.
آدم ربایی
با محبوبیت و شهرتی که روبینیو در برزیل کسب کرده بود، ماریا د سیلوا سوزا مادرش در ۶ نوامبر ۲۰۰۴ ربوده شد. در ابتدا آدم ربایان از او خواستند که از فوتبال دست بکشد. او نیز بلافاصله از بازی در سانتوس کنار رفت. روبینیو حاضر شد برای رهایی گروگان، ۷۵ هزار پوند بپردازد. روبینیو پس از این اتفاق گفت: نمی دانم چه نوع افرادی دست به این اقدامات می زنند. این اتفاق علاوه بر اینکه باعث شد باشگاه های اروپایی دست از پیشنهادات خود بردارند، به بازی روبینیو نیز لطمه زد و باعث شد که وی در ۸ بازی لیگ تنها ۴ گل به ثمر برساند.
رفتن به خارج از برزیل
در سال ۲۰۰۵ وی توانست جایگاه اصلی خود را در فوتبال پیدا کند. او توانست با درخشش در سانتوس این تیم را به قهرمانی در رقابت های برزیل برساند. در این زمان سانتوس مجبور به فروش بازیکن ارزنده خود شد. باشگاه های بزرگی نظیر چلسی، میلان، بایرن مونیخ و بارسلونا خواستار جذب این بازیکن بودند.
روبینیو خود علاقه داشت که در اسپانیا بازی کند و در لیگ قهرمانان اروپا نیز حضور داشته باشد. سرانجام رئال مادرید موفق شد در تابستان ۲۰۰۵ این بازیکن را با ۳۰ میلیون پوند به برنابئو بیاورد.
روبینیو در رئال مادرید
روبینیو در فصل ۲۰۰۶- ۲۰۰۵ و در زمان مربیگری «وندرلی لوکزامبورگو» به رئال مادرید آمد. باشگاه در ابتدای حضور روبینیو تبلیغات زیادی انجام داد. «روبرتو کارلوس» او را بازیکنی دانست که در رئال خیلی سریع پیشرفت خواهد کرد. وی نخستین بازی خود با لباس رئال مادرید را در ۲۵ آگوست و مقابل کادیز انجام داد. وی در نیمه دوم به جای «توماس گراوسن» به میدان رفت. در زمان حضور لوکزامبورگو در برنابئو او آزادی عمل زیادی داشت. با وجود آنکه وی اکثراً به عنوان یار تعویضی در بازی حاضر می شد موفق شد در ۳۷ بازی، ۸ گل به ثمر برساند. او با این گلزنی ها توانست در دل هزاران هوادار جای بگیرد. در آن فصل در کنار «دیوید بکهام» اسطوره فوتبال انگلستان بازی می کرد.
حضور «فابیو کاپلو» و داشتن تفکرات محتاطانه سبب شد که بیشتر روی نیمکت باشد و اکثراً در نیمه دوم به عنوان یار تعویضی به میدان می رفت. او توانست از جایگاه خود به عنوان مهاجم دوم یا هافبک نفوذی به مهاجم ارزنده تیم تبدیل شود. او در سمت چپ خط حمله قرار گرفت. وی در سمت چپ بهتر می تواند پا به توپ شود. تا پایان فصل توانست در ترکیب اصلی تیم کاپلو قرار بگیرد. او با ارائه بازی های خوب به بازیکنی حیاتی و ضروری تبدیل شد. نباید نقش او را در کسب موفقیت های رئال مادرید و همچنین قهرمانی در لالیگا نادیده گرفت.
تیم ملی
روبینیو در سال ۲۰۰۳ و در حالی که در سانتوس حضور داشت، موفق شد پیراهن طلایی تیم ملی را از آن خودکند. او نخستین بار در رقابت های کونکاکاف و در دیدار پایانی به میدان رفت که تحسین همگان را برانگیخت. او با بازی های خوب خود در سال ۲۰۰۵ و در بازی های جام کنفدراسیون ها توانست برزیل را به مقام قهرمانی در این رقابت ها برساند. روبینیو در بازی های جام جهانی ۲۰۰۶ در همه بازی ها برای برزیل به میدان رفت. وی در بازی مقابل ژاپن از ابتدا در ترکیب حضور داشت. در اردوی جام جهانی، هم اتاقی رونالدینیو بود و این سبب شد که بیشتر با فوتبال روز دنیا آشنا شود
محل تولد : برست،فرانسه
تاریخ تولد : 10/12/1987 میلادی
پست : مهاجم
وزن : 75 کیلو گرم
قد : 184 سانتی متر
ملیت : آرژانتین/فرانسه
گونزالو هیگواین شهرت خود را پس از درخشش در لیگ سال 2006 ارژانتین بدست اورد .
"پیپیتا" با سرعتش در یک سوم آخر زمین،با توانایی عالی در حمله و پاسهای دقیقو ظریف شناخته میشود.سریع،با هوش، بااستعداد در تصمیم گیری از هیگواین یک مهاجم مدرن درفوتبال جهان امروز ساخته است.بعد از چند تلاش ناموفق،هیگواین اولین گل خود را برای مادریدیستا در برابر اتلتیکومادرید در استادیوم ویسنته کالدرون در فصل 2006/07 به ثمر رساند.تمایل او برای گلزنی در تاریخ دربی ها،به اولین دیدار بوکاجونیورز و ریورپلاته برمیگردد،زمانی که او لوس میوناریوس را به سوی یک پیروزی بسیار خوب رهبری کرد.در ضی اولین سال بازی خود برای رئال مادرید،برای شوتزنی به درون دروازه مورد انتقاد واقع بود،اما چند ضربه پایانی موفق او بسیار با ارزش بودند.هیگواین پیروز بازی رئال مادرید-اسپانیول را که با بازگشت جالب 4-3 همراه بود،تعیین کرد و جرقه ای به هم تیمیهایش در بازی انتهای فصل برابر مایورکا زد.
این بازیکن میگوید:"مردم به خاطر گل نزدنم از من انتقاد میکردند."،"ولی هر مهاجم فراز و نشیبهای خود را دارد.گلزنی چیزی است که شما همچینین باید سخت روی آن کار کنید.من قصد دارم بیشتر صبور باشم.چون من فصل قبل موقعیتهای زیادی را به خاطر حمله با عجله و عجول بودن از دست دادم."
گرچه او نزدیک محوطه شش قدم یا جناح راست بازی میکند،اما هیگواین چیزی را دارد که میتواند او را به عنوان یک ماشین گلزنی مطرح کند.
نکات شخصی
گونزالو هیگواین در 10 دسامبر 1987 در برست فرانسه ،جایی که پدرش با محدودیت با بوکاجونیورز و ریولاته آرژانتین بازی کرد.گونزالو به عنوان پیپیتا شناخته میشود که علت آن لقب پدرش یعنی پیپا است.
هیگوئین در ترکیب تیم باشگاهیش خیلی نتوانست جایگاه ثابتی بدست بیاورد چون ملیتی فرانسوی داشت .برای او کمی سخت بود که زمان انتخاب اینکه برای فرانسه بازی کند یا آرژانتین فرارسیدهرچند برادر او فردریکو برای ریورپلاته بازی میکند،جایی که آنها با هم در اولین مسابقه گونزالو بازی کردند در 30 می 2005(گیمناسیا اسگیریما دلا پلاتا 2-1 ریورپلاته)
هیگواین بسیار فرد واقع بینی است و خیلی به خرافات اعتقادی ندارداو بسیار ساده است و آرام صحبت میکند هرچند مشاهده او درحال شوخی کردن با برزیلیهای تیم یک چیز عادی است
افتخارات و جوایز:
داخلی:
لیگ اسپانیا: 2001، 2003 و 2007
سوپر کاپ اسپانیا: 2003
در سطح قاره اروپا:
لیگ قهرمانان UEFA: 2000 و 2002 و 2008
سوپر کاپ اروپا: 2002
کاپ بین الملل (اینترنشنال): 2002
در سطح جهانی:
جام جهانی نوجوانان فیفا: 1999
پودولسکی مهاجم 22 ساله عضو باشگاه بایرن مونیخ آلمان می باشد
خود داری نمودند.اوون به همراه نوجوانان لیور پولی قهرمان جزیره شدو خیلی زود به تیم بزرگ سالان
پیوست.و با ۱۸ سال و ۵۰ روز به عنوان جوانترین بازیکن تاریخ فوتبال انگلستان تا آن زمان به تیم ملی
دعوت شد .او اولین بازی ملی خود را مقابل شیلی انجام داد . هر چند که رکورد او توسط وین رونی
شکسته شد اما او در جام جهانی۹۸ فرانسه خوش درخشید.هر چند که انگلستان در مرحله ی
یک هشتم نهایی حذف شد.اما گل استثنایی وی به آرژانتین به عنوان زیبا ترین گل جام جهانی انتخاب
شد.اوون در سال ۱۹۹۸ به عنوان بهترین بازیکن انگلستان و جوانترین بازیکن انگلستان انتخاب شد.
او در ۵۴بازی ملی۳۱ گل به ثمر رسانده است.مایکل اوون با لیور قهرمان جام یوفا۲۰۰۱ - جام حذفی
و اتحادیه ی انگلستان و همچنین قهرمان سوپر جام اروپادر سال ۲۰۰۱ شد.او در سال ۲۰۰۲به عنوان
مرد سال فوتبال اروپا انتخاب شد تا آلبو م افتخارات خود را پر رنگ تر کند.
زندگی نامه ی دنی الوز
تاریخ تولد:۶/۵/۱۹۸۳
محل تولد:جوازیرو-برزیل
سابقه بازی:سویا(۱۷۵بازی ۱۱گل)-بارسلونا(۵۶بازی ۸گل)
سابقه ملی:برزیل(۳۳بازی ۳گل)
دنی آلوز یکی از قویترین و با کیفیت ترین گوش راست های دنیا است. او در تابستان 2008 و در سن 25 سالگی و بعد از 6 سال حضور در سویا به بارسلونا پیوست.
او در روز 6 می سال 1983 در خوازرو در برزیل به دنیا آمد. دنیل آلوس در سال 2002 و از تیم باهیا برزیل به تیم آندلوسی (سویا) اسپانیا پیوست، اما در فصل 04-2003 بود که درخشش را آغاز کرد. او برای سویا 29 بازی انجام داد و به دفاع راست ثابت تیمش تبدیل شد و نقش زیادی در راه یابی سویا به بازی های اروپایی داشت.
با گذشت زمان، دنی آلوز به یکی از ستون های دفاعی سویا تبدیل شد و البته در حمله نیز شرکت داشت و توانست همراه تیمش در فصل 06-2005 قهرمان جام یوفا شود. نام او برای بهترین بازیکن تورنومنت کاندید شد، و چند ماه بعد در ترکیب سویا در سوپرجام اروپا برابر بارسا به میدان رفت و به پیروزی رسید.
در فصل 07-2006 باز هم آلوز یکی از ارکان سویا بود و همانند سوپرجام اسپانیا، آنها قهرمانی خود را در جام یوفا در گلاسگو تکرار کردند و قهرمان کوپا دل ری نیز شدند.
سال قبل از پیوستن به بارسا این برزیلی سوپرجام اسپانیا را در برابر رئال مادرید برد و همچنین بازی در لیگ قهرمانان را آغاز کرد و تا آخرین لحظات برای صعود از مرحله گروهی امیدوار بود اما در ترکیه به فنرباغچه باختند و حذف شدند. در فصل 08-2007 آلوز 33 بازی در لیگ انجام داد و تنها ناواس از این لحاظ از او جلوتر بود.
آلوز همچنین خود را در ترکیب تیم ملی برزیل ثابت کرده است. در تابستان 2007 او نتقش زیادی در قهرمانی برزیل در کوپا آمریکا ایفا کرد.
خصوصیات
او در حدود 173 سانتیمتر بلندی قامت و 64 کیلوگرم وزن دارد اما آلوز در زمین از لحاظ فیزیکی قدرتمند است و توانایی این را دارد که در تمام نقاط زمین حضور داشته باشد. او خستگی ناپذیر است و مانند بیشتر پیستون های برزیلی سمت راست را کاملا در اختیا خود میگیرد، البته در دفاع بیش از حمله. او هشت گل نیز در طول این مدت برای سویا به ثمر رساند، که بیشتر آنها با پای چپش بود. او همچنین در موقعیت های توپ های مرده بسیار متبحر است.
اس ام اس پایین
دیوید از همان کودکی علاقه خود را به فوتبال نشان داد به طوری که در سن 4 سالگی به دلیل شکستگی از ناحیه پا در حین تمرین دکتر ها به او گفتند که دیگر نمیتواند به فوتبال بازی کردن ادامه دهد اما او با تلاش خود باز به میادین فوتبال بازگشت و ناکامی های دوران کودکی خود را جبران کرد به طوری که در سال 1991 در تیم جوانان لانگرو به طور حرفه ای کار خود را دنبال کرد.
دیوید به مدت 8 سال در رده های جوانان و بزرگسالان این تیم حضوری فوق العاده داشت به طوری که توانست نظر مسئولین باشگاه فوتبال اسپورتینگ خیخون را جلب کند.
دیوید در سال 1999 به باشگاه اسپورتینگ خیخون پیوست.
او در این تیم به مدت سه سال حضوری مثمر ثمر داشت به طوری که توانست در این سه سال 80 بازی برای این تیم انجام دهد و 38 گل نیز به ثمر برساند.
روند صعودی دیوید ویا طوری ادامه پیدا کرد که مسئولین باشگاه رئال ساراگوسا با وجود مخالفت های شدید باشگاه اسپورتینگ خیخون تصمیم به جذب این مهاجم گلزن و طراح گرفتند و توانستند در سال 2003 قرارداد خود را به مدت دو سال با این بازیکن منعقد کنند.
مسئولین این باشگاه حتی فکرش را هم نمیکردند که خرید آن ها تا این حد به کمک تیمشان بیاید.
دیوید در طول این دو سالی که در تیم رئال ساراگوسا توپ میزد بسیار عالی ظاهر شد و در 81 بازی که برای این تیم انجام داد توانست 35 گل به ثمر برساند و باعث اصلی قهرمانی های این تیم شود.
دیوید در طول این دو سال حضور خود در این تیم افتخار های زیادی برای خود بدست آ ورد و توانست به همراه این تیم قهرمان جام حذفی اسپانیا شود همچنین توانست با این تیم به مقام قهرمانی سوپر جام باشگاه های اسپانیا نیز دست پیدا کند.
باز هنر نمایی های ویا ادامه داشت تا اینکه پس از اتمام قرارداد خود با رئال ساراگوسا سه تیم از باشگاه های اسپانیا تصمیم به جذب او گرفتند.
از بین باشگاه های سویا اسپانیا-استوابخارست رومانی و والنسیای اسپانیا که برای جذب ویا دندان تیز کرده بودند ویا تصمیم به پیوستن به جمع خفاشان سیاه گرفت و راهی مستایا شد.
دیوید در سال 2005 به جمع یاران شهر والنسیا پیوست که این بار هم همه شاهد هنرنمایی های این مهاجم ارزنده بودند.
او در سال 2008 و 2009 پیشنهاد های وسوسه کننده ای از پنج تیم برتر دنیا داشت که به تمامی این پیشنهاد ها جواب منفی داد و تصمیم گرفت قرارداد خود را تا سال 2014 با باشگاه والنسیا تمدید کند که البته بعید به نظر میرسد با وجود این پیشنهادات وسوسه انگیز باشگاه هایی همچون رئال مادرید به قرارداد خود پایبند باشد.
از بین پنج باشگاهی که پیشنهاد خود را به صورت رسمی به ویا اعلام کرده اند در وهله ی اول باید به باشگاه رئال مادرید اشاره کرد که مبلغ پیشنهادی خود را 55 میلیون یورو اعلام کرده است.
چهار تیم دیگری که عزم خود را برای جذب ویا جزم کرده اند میتوان به بارسلونای اسپانیا-چلسی-لیورپول و منچستر یونایتد انگلستان اشاره کرد.
باشگاه والنسیا:
دیوید ویا در سال 2005-2006 در 35 بازی 24 گل برای والنسیا به ثمر رساند و با اختلاف تنها یک گل از رسیدن به عنوان آقای گلی اسپانیا باز ماند و جای خود را به ساموئل اتوئو از بارسا داد.
او اولین هتریک خود را برای والنسیا در فصل 2006-2007 در بازی برگشت مقابل اتلتیکو بیلبائو انجام داد.
تیم ملی اسپانیا:
ویا اولین بازی ملی خود را در سال 2005 انجام داد و اولین گل ملی خود را در نوامبر همان سال در مقابل اسلواکی به ثمر رساند.
ديويد يکی از 23 بازيکنی بود که توسط لوييز آراگونز برای مسابقات جام جهانی 2006 آلمان انتخاب شد ودر اولين بازی در جام جهانی مقابل اوکراين دو گل از چهار گل تيمش را به ثمر رساند اما در مرحله 8/1 نهايی هر چند يکی از گل های اسپانيا را در مقابل فرانسه به ثمر رساند اما با شکست در اين بازی از دور رقابت ها کنار رفتند.
دیوید ویا به همراه یاران اسپانیا که در این سال ها بسیار برای تیم ملی خود تلاش بسیار کرده بودند بالاخره توانستند در سال 2008 کاپ قهرمانی رقابت های بسیار حساس یورو 2008 را بالای سر خود ببرند و با شکست تیم ملی آلمان افتخاری دیگر به افتخارات خود اضافه کنند.
ویا که در این رقابت ها بسیار عالی ظاهر شده بود توانست برنده کفش طلای یورو 2008 شده و همچنین آقای گل این مسابقات شود.
افتخارات:
-مقام قهرمانی جام حذفی اسپانيا به همراه ساراگوسا در سال 2004
-مقام قهرمانی سوپر جام اسپانيا به همراه ساراگوسا در سال 2004
-مقام سوم لاليگا به همراه والنسيا در سال 2005
-عنوان دومی آقای گلی لاليگا در سال 2005
-2008 قهرمانی در جام ملت های اروپا با اسپانیا در سال
-2008 برنده ی کفش طلای یورو
-2008 آقای گل رقابت های یورو
بیوگرافی:
نام:دیوید سانچز ویا
تاریخ تولد: 1981/12/3
محل تولد:لانگرو-اسپانیا
قد:175
وزن:69
باشگاه های قبلی:لانگرو-اسپورتینگ خیخون-رئال سلراگوسا
باشگاه فعلی:والنسیای اسپانیا
شماره پیراهن:7
ديود ويا بعلت داشتن مهارت های بسيار زياد از جمله : سرعت، قدرت ضربه با هر دو پا، قدرت تمام کنندگی و... يکی از بهترين مهاجمان اسپانيا و حتی جهان به شمار ميرود .
ديويد ویا شهرت و محبوبيت خود را از چهره ی زيبا و شکستن رکورد گلزنی والنسيا در يک فصل با زدن 24 گل در فصل گذشته دارد.
صحبت های ادو در رابطه با ویا:
باشگاه های بزرگ اروپا به دنبال جذب دیوید ویا هستند و این مسأله اصلاً عجیب نیست.ستاره رشد یافته فوتبال اسپانیا، تحسین «ادو» همتیمی برزیلی را كه در تیم ملی كنار جمعی از بهترین های دنیا بازی كرده، برانگیخته است.
دوستی این ۲ نفر از زمان انتقال «ادو» به والنسیا شكل گرفت. ظاهراً طی این مدت بازیكن سابق علاوه بر دوست ، مرید «ویا» نیز شده زیرا دائماً از توانایی های آقای گل سابق لالیگا می گوید.ادو در آخرین اظهارنظر راجع به مهاجم تیمش گفت: «او واقعاً فوق العاده بازی می كند.» این بازیكن كه اخیراً از بند دومین مصدومیت خود در چند ماه اخیر رهایی یافته، ادامه داد: «در ۲ سال گذشته ویا راتحت نظر گرفته ام و واقعاً او را فوتبالیست متفاوتی یافتم.»
دیوید ویا قصد دارد در مستایا قدرت خود را به رخ چلسی بكشد اما از نظر دوست خود دیگر نیاز به چنین كاری ندارد. باید حرف های چهره بین المللی طلایی پوشان را باور كرد چون «ادو» بر اثر بازی با بزرگانی چون رونالدو و رونالدینیو دید فوتبالی بالایی كسب كرده و از طرفی همراه آرسنال ۲ بار لیگ برتر و ۳ بار جام حذفی انگلستان را بالای سر برده است.
همكاری نزدیك با تیه ری آنری، یكی از بزرگترین فوتبالیست های دنیا را در نظر داشته باشید.از ویا صحبت كنیم. او علاوه بر آنكه در عرصه باشگاهی یك گلزن بزرگ به حساب می آید، در رده ملی نیز بزرگان زیادی را پس زده و آنجا نیز در مسیر درخشانی گام برمی دارد.
چلسی و لیورپول ایستگاه وی هستند نه مقصد خوشبختی او. ادو به درستی ادعا می كند «ویا» لیاقت حضور در بالاترین سطح رقابت های فوتبال را دارد. اگر باور ندارید ، ادامه صحبت های او را بشنوید: «او سریع و باهوش است ضمن اینكه از ۲ پایش استفاده می كند.
ویا فرا تر از تمام تعریف و تمجید ها در میادین ظاهر می شود و واقعاً لایق بازی در جزیره نشان می دهد. تجربه فراوان دیوید در رده ملی بزرگترین عامل دوام در انگلستان تلقی می شود. اثبات لیاقت؟ او همیشه خیلی خوب توانایی هایش را به رخ كشیده است. كار به جایی رسیده كه اكنون گلزنان بزرگ فوتبال دنیا معیار موفقیت خود را رسیدن به تعداد گل های ویا می دانند.»
● نمی خواهید بدانید ویا كیست؟
جوان ناشناخته اسپورتینگ گیخون ، ساراگوسا و ستاره فعلی والنسیا با گلزنی در بازی جام پادشاهی فصل ۲۰۰۴ مقابل رئال مادرید مطرح شد. آن زمان ،بازیكن ساراگوسا حداقل شهرتی كه اكنون پس از زدن گل پیروزی اسپانیا مقابل دانمارك به دست آورده را نداشت.اگر در خیابان های اسپانیا قدم بزنید ،متوجه می شوید مردم ، «ویا» را ناجی خطاب می كنند چون در واقع با آن گل، امیدهای فوتبال ملی اسپانیا را برای صعود به یورو ۲۰۰۸ زنده نگه داشت.
ستاره ماتادورها هنگام صحبت از آینده حرفه ای، شانه هایش را بالا می اندازد اما مطمئن باشید پول های چلسی و رئال سرانجام اندام های بدن او را به لرزه درخواهد آورد. صحبت های پایانی را از زبان «دیوید» بشنوید: «بله! چلسی و رئال مرا می خواهند. هنوز قراردادی امضا نشده و من همه شایعات را تكذیب می كنم. فقط به موفقیت همراه والنسیا می اندیشم.»
- آرين روبن در 23 ژانويه 1984 در استان گرانينگن متولد شد. او از همان کودکى و خيلى زود فوتبال را آغاز کرد. او پيرو متودcoerver است که توسط مربی فوتبال(Wiel Coerver) عمومی و مشهور شد. آرين به
عنوان بهترين بازيکن جوان هلند ، هنگامی که برایPSV بازی می کرد ،برگزيده شد و هم چنين در نوامبر 2005 توانست جايزه ی بهترين بازيکن ماه ليگ برتر انگليس را تصاحب کند . توانايی او در کنترل توپ و کار با
توپ او را به يک بازيکن ارزشمند تبديل کرده است. او همراه دوستش "ماتيا کژمان" در آيندهوون جوری درخشيد که هواداران آنها را "بتمن و رابين" ناميدند.(لقب کژمان بتمن بوده و تلفظ روبن هم مانند رابين مي باشد)
- آرين را سلطان سمت چپ زمين می ناميدند، جايی که خط کشی سفيد پايان زمين را در قسمت چپ را نشان می دهد. گروهی از کارشناسان از جمله : يوهان کرايف، مارکو ون باستن ، رانک رايکارد ، مارتين يول
و گاس هيدينک او را به عنوان مستعد ترين فوتباليست هلند وقتی فقط 17 سال داشت ، برگزيدند.
- آرين را می توان يک قهرمان شطرنج ناميد که در تنيس و واليبال نيز فوق العاده بوده و کلا مستعد در ورزش های گوناگون است.
او در سنين نوجوانی از بين فوتبال و تنيس ، فوتبال را برگزيد.
- آژاکس قصد امضای قرارداد با روبن را داشت، اما از آنجا که لئوبين هاکر در آن زمان برای " هانس روبن"(پدر و مدير برنامه های روبن) خيلی محبوب نبود و هم چنين به اين دليل که بين هاکر مادر آرين را با لفظ
دخترک مورد خطاب قرار داد و اسم آرين را اشتباها آريان نوشت، اين قرارداد هيچ گاه به امضا نرسيد.
- روبن درPSV درگيری هايی هم داشت . او پس از ابتلا به سرطان و پشت سر گذاشتن آن با موفقيت ، درگيری های شديدی با گاس هيدينک داشت. هيدينک که رفتار های بچه گانه ی او در هنگام بازی ، تمارض
ها و درخواست هايش از داور به ستوه آمده بود، اين موضوع را با مديران باشگاه در ميان گذاشت.
ون رای (رييس باشگاه PSV) کلا همواره از رودررويی با روبن و پدرش خودداری می کرد. در بيوگرافيش با گله از هانس آورده است:"هانس روبن حتی بعد از ترانسفر فرزندش به چلسی، مدام بابت پاداش های
پسرش درPSV غر می زده است."
مصاحبه ی جالب هانس در زمان انتقال پسرش به چلسی چنين است:"اين بسيار خوب است که آرين چلسی را برگزيد . سران رئال مادريد هم دنبال او بودند ، اما چه کسی حاضر است به مادريد برود؟ برای پول
ممکن است اما آرين آن تيم را دوست ندارد . آنها هر سال فقط خواهان بازيکنان جديدی هستند و آنجا محيط مناسبی برای بازيکنان جوان نيست . آرين طرفدار پر و پا قرص بارسلونا هم است."
.::پدر و مدیر برنامه های روبن::.
- آرين هيچ گاه در لندن محبوب نبود. پدرش همواره آماده ی گلايه و شکايت بود و خودش هم به گفته ی هم تيمی هايش شخصی بيش از حد منعطف و تا حدودی ضعيف بود.تمارض ها و شيرجه زدن های او ديگر
به چشم هواداران هم نامناسب می نمود.
- روبن در مورد سرطانش چنين گفته است:" دوران وحشتناکی بود . من بعد از مشاهده ی يک سری از علائم غير طبيعی به دکتر مراجعه کردم . او هم به من گفت که بايد نمونه برداری شود و فعلا منتظر
بمانم.انتظار واقعا کشنده بود . من نمی دانستم چه بلايی سرم آمده و در آن زمان فوتبال برايم خيلي اهميت نداشت و مهم ترین مسئله سلامتی ام بود."
- روبن در 9 جولای 2007 در گرانينگن با " برنادين ايلرت" ،دوست دوران دبيرستانش ازدواج کرده و حاصل اين ازدواج پسری به نام "لوکا" می باشد.
- يوهان کرايف ، ستاره ی فوتبال جهان در مورد روبن چنين گفته است:" روبن توانايی های شگفت انگيزی دارد . من انتظارات زيادی از او دارم و مطمئن هستم که او همه ی انتظارات من را برآورده می کند."
تولد: ۳۰ می ۱۹۸۰
محل تولد: ویستون در ایالت مرسی ساید
قد:۱۸۶ سانتی متر
نیک نامه: استیو جی
زندگینامه شخصی
جرارد در ویستون، مرسیساید متولد شد و در هویتون، مرسیساید بزرگ شد. او در وستدربی، لیورپول به دبیرستان کاتولیک کاردینال هینان میرفت.
بر خلاف بسیاری از اسطورههای تیم لیورپول همچون رابی فاولر، مایکل اوون و جیمی کاراگر، جرارد از زمان کودکی طرفدار لیورپول بود.
تصادفا یکی از اقوام کمسنوسالتر او به نام آنتونی جرارد فوتبالیستی حرفهای است که کار را با اورتون (رقیب سنتی لیورپول) آغاز کرد و اکنون در لیگ دسته دوم انگلستان برای والسال بازی میکند.
جرارد در حال حاضر با الکساندرا کوران از مرسیساید نامزد کردهاست. او از سال ۲۰۰۲ با الکساندر رابطه داشت و از ۲۰۰۴ با او نامزد کرد. آنها صاحب دو فرزند هستند و قرار است در تابستان ۲۰۰۷ ازدواج کنند. فرزندان استیون و الکساندر، لیلی-الا (زاده ۲۳ فوریه ۲۰۰۴) و لکسی (زاده ۹ مه ۲۰۰۶) نام دارند.
زندگی ورزشی
وضعیت کنونی
جرارد معمولا به عنوان هافبک میانی بازی میکند گرچه در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ بیشتر به عنوان هافبک راست به میدان آمد. او گاها به عنوان دفاع راست نیز بازی کرده است که معروفترین مثال آن وقتهای اضافه فینال جام باشگاههای اروپای ۲۰۰۵ است.
جرارد تمام عمر ورزشی خود را در لیورپول گذراندهاست. او در رده زیرسن از سال ۱۹۸۹ (۹ سالگی) تا سال ۹۸ برای تیمهای پایه لیورپول بازی میکرد و از سال ۹۸ نیز برای تیم بزرگسالان لیورپول بازی میکند. او در حال حاضر شماره ۸ این تیم را به تن دارد و کاپیتان آن است. از سال ۹۸ تا بحال مجموعا در ۲۳۲ بازی لیورپول حاضر بوده و ۳۷ گل به ثمر رساندهاست. (این آمار تنها آمار لیگ داخلی را دربر میگیرد و تا ۳ ژوئن ۲۰۰۶ بهروز شدهاست).
جرارد در تیم ملی انگلستان شماره ۴ را به تن میکند و گاها در غیاب دیوید بکهام، بازوبند کاپیتانی را میبندد. او از سال ۲۰۰۰ در این تیم بازی میکند و تا بحال در ۴۴ بازی ملی حاضر بوده و ۸ گل به ثمر رساندهاست. (این آمار تا ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶ به روز شدهاست).
تاریخچه بازی
جرارد برای اولین بار در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۸ برای لیورپول به میدان آمد. او در نیمه دوم بازی مقابل بلکبرن با وگارد هگم تعویض شد. اولین ۹۰ دقیقه او در جام یوفا و بازی مقابل سلتاویگو بود و با اینکه لیورپول در آن شب شکست خورد، جرارد ۱۸ ساله نام خود را مطرح کرد. او در ۵ دسامبر ۱۹۹۹ در بازی مقابل شفیلد ونزدی اولین گل خود را بری لیورپول به ثمر رساند.
در سال ۲۰۰۱ او به عنوان بازیکن جوان سال در انگلستان از سوی «انجمن بازیکنان حرفهای» انتخاب شد. در همان فصل او به همراه لیورپول به فینال سه جام راه یافت و در همه آنها بازی کرد. در فینال جام یوفا مقابل آلاوز گل دوم را به ثمر رساند.
در سپتامبر ۲۰۰۱ او در بازی معروف انگلستان مقابل آلمان (در مسابقات راهیابی به جام جهانی) یک گل به ثمر رساند و این اولین گل او برای تیم ملی انگلستان بود. انگلستان در آن بازی در خانه حریف با نتیجه پنج بر یک پیروز شد.
اما جرارد به علت مصدومیت نتوانست در جام جهانی ۲۰۰۲ حضور یابد. در تابستان ۲۰۰۴ چلسی وارد مذاکره برای خرید او شد اما نهایتا جرارد ماندن در لیورپول را ترجیح داد. دلایل این ماندن متفاوت و قابل بحث هستند. بعضی میگویند او میخواست پیش دوستان و خانوادهاش بماند، بعضی میگویند مربی جدید لیورپولیها، رافائل بنیتز، علت این انتخاب بود و بعضی میگویند طرفداران لیورپول او را به مرگ تهدید کرده بودند.
او در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۴ مقابل منچستر یونایتد مصدوم شد و این مصدومیت تا نوامبر آن سال او را از بازی محرم کرد.
در آخرین بازی مرحله گروهی جام باشگاههای اروپای همان سال جرارد از فاصله بیست و پنج یارد گلی حیاتی مقابل المپیاکوس یونان به ثمر رساند. لیورپول در آن بازی برای صعود نیاز به پیروزی با دو گل داشت و جرارد با به ثمر رساندن گل سوم صعود را تضمین کرد. خود جرارد آن گل را بهترین گلش برای لیورپول میداند.
از دیگر گلهای معروف او گلی است که در فینال جام باشگاهةای همان سال در ۲۵ می۲۰۰۵ در استانبول مقابل آث میلان به ثمر رساند. در آن هنگام آث میلان ۳ بر ۰ از لیورپول جلو بود و گل جرارد که با ضربه سر به ثمر رسید آغاز بازی طوفانی لیورپولیها بود. چند دقیقه بعد ولادیمیر اسمیچر گل دوم لیورپول را زد. سپس گنارو گاتوزو در یکی از حملات جرارد در محوطه جریمه روی او خطا کرد، داور اعلام پنالتی کرد و ژابی آلونسو توپ را در دو ضرب به گل تبدیل کرد تا لیورپول ۳-۳ مساوی کند و نهایتا جام را فتح کند. فینال آن جام را کلا میتوان اوج دوره ورزشی جرارد دانست، خود او در مورد آن بازی گفتهاست:«چگونه میتوانم پس از شبی مثل این، (لیورپول را) ترک کنم؟» او در آن مسابقات به عنوان باارزشترین بازیکن فصل نیز انتخاب شد.
جرارد در فینال جام حذفی مقابل وستهام نیز به عنوان کاپیتان به میدان آمد و دو گل به ثمر رساند. گل دوم او در وقتهای تلفشده نیمه دوم به ثمر رسید و باعث به تساوی رسیدن بازی شد. جرارد از ۳۵ یاردی دروازه شاکا هیسلوپ را باز کرد. گل او از طرف برنامه مشهور «بازی روز» به عنوان گل فصل انتخاب شد و از بهترین گلهای تاریخ جام حذفی انگلستان است. طبق محاسبات توپ او در یک ثانیه ۳۵ یارد را طی کرد و این بدین معنی است که حدود ۶۸ مایل در ساعت سرعت داشتهاست. در ضمن با این گل جرارد به افتخار بزرگی نایل آمد. او به عنوان یک هافبک در فینال چهار جام بزرگ گل زده بود. یعنی جام حذفی (۲۰۰۶ مقابل وستهام)، جام اتحادیه (۲۰۰۳ مقابل منچستر یونایتد)، جام یوفا (۲۰۰۱ مقابل آلاوز)، و جام باشگاههای اروپا (۲۰۰۵ مثابل آث میلان).
در ۸ ژولای ۲۰۰۵ پس از ماجراهایی جرارد نهایتا پیشنهاد چلسی را کنار زد و به همراه جیمی کاراگر قراردادش را به مدت چهار سال تمدید کرد.
در پایان فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ او از طرف «انجمن بازیکنان حرفهای» به عنوان بازیکن سال انگلستان انتخاب شد. از زمان جان بارنس در ۱۹۸۸ هیچ کس از لیورپول به چنین افتخاری نایل نیامده بود.
بعدها بنیتو فلورو، مدیر رئال مادرید، نیز برای خرید او وارد مذاکره شد اما جرارد با رد هرگونه پیشنهاد اعلام کرد:«تا وقتی که کسی بگوید مرا نمیخواهد، اینجا میمانم!»
جرارد در نزدیکیهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان مصدومیت کوتاهی داشت و گفته میشد که شاید اولین بازی انگلستان را از دست بدهد. اما او به بازی آمد و به همراه تیمش پاراگوئه را یک بر صفر شکست دادند. این اولین حضور او در جام جهانی بود که یک کارت زرد نیز برایش به ارمغان داشت. جرارد در بازی دوم انگلستان مقابل ترینیداد و توباگو نیز به میدان آمد. در آن بازی انگلستان با گل پیتر کراوچ یک بر صفر جلو افتاد و سپس در دقیقه ۹۱ جرارد گل دوم را به ثمر رساند تا صعود انگلستان مسجل شود. جالب است که این گل نیز مقابل شاکا هیسلوپ به ثمر رسید، یعنی همان دروازهبانی که در فینال جام حذفی از ۳۵ یاردی از جرارد گل خورده بود.
جرارد در بازی سوم مقابل سوئد استراحت داده شد تا کارت دیگری دریافت نکند و از بازی بعدی محروم نشود اما به عنوان ذخیره به میدان آمد و دروازه ی سوئد را باز کرد. جرارد در یک هشتم نهایی مقابل اکوادور نیز به میدان آمد و در پیروزی انگلستان نفش داشت. در یک چهارم نهایی انگلستان مقابل پرتغال ابتدا به تساوی صفر بر صفر رسید و کار به پنالتی کشیده شد. در پنالتی ها جرارد و دو هم تیمی اش پنالتی هاشان را گل نکردند تا انگلستان از جام حذف شود.
افتخارات
با لیورپول
* قهرمانی جام یوفا، جام حذفی و جام اتحادیه در فصل ۲۰۰۰-۲۰۰۱
* قهرمانی جام خیریه و سوپرکاپ اروپا و نایب قهرمانی لیگ برتر در فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۲
* قهرمانی جام اتحادیه و نایب قهرمانی جام خیریه در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳
* قهرمانی جام قهرمانان اروپا و نایب قهرمانی جام اتحادیه در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵
* قهرمانی جام حذفی و سوپرکاپ اروپا و نایب قهرمانی جام باشگاههای جهان در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶
جوایز شخصی
* بازیکن جوان سال انگلستان در سال ۲۰۰۱ (از سوی انجمن بازیکنان حرفهای)
* باارزشترین بازیکن فصل جام باشگاههای اروپا در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵
* بازیکن سال انگلستان در سال ۲۰۰۶ (از سوی انجمن بازیکنان حرفهای)
تصاویر و اشعار عشقی و عاطفی و sms و ....
تصاویر و اشعار عشقی عاطفی و جک و اس ام اس داستان رمانتیک و علمی و کاربردی در فکر پاک
ادامه مطلب اس ام اس عشقانه اس ام اس عاشقانه
دیروز رفته بودم کتاب فروشی که یکدفعه یه کتاب صورتی رنگ توجهمو جلب کرد. اسمش "عشق" بود. بازش کردم دیدم نوشته: بخش نخست: صداقت.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تو مثل اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر، مثل تقدیر، مثل قسمت، مثل الماسی که هیچکس، واسه اون نذاشته قیمت.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سهم هر کسی که باشی خوش به حال روزگارش، آخه پاییز و زمستونش میشه رنگ بهارش.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببین که چشم عاشق، داره ستاره میشماره * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * میگن اگه میخوای تو عشقت شکست نخوری فقط یکی رو دوست داشته باش و بهش بگو تو رو بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر همون قدر که ستاره در آسمون هست ماه بود، باز هم آسمون بدون تو سیاه بود! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * عشق زائیده ی تنهایی است و تنهایی نیز زائیده ی عشق! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * برای من که دلم چون غروب پاییز است، صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * امروز با هم بودن را تجربه می کنیم و شاید فردا به یاد هم بودن را، پس امروز را بیا زیبا زندگی کنیم، به حرمت خاطرات فردا! میگن عاشقا عشقشون رو زیبا می بینن. این دفعه که دیدمت خیلی زیبا شده بودی. نمی دونم تو هر دفعه داری زیباتر میشی یا من عاشقتر؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * در زمین عشقی نیست که زمینت نزند، آسمان را دریاب! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم، دوست ندارم بمانم و فراموشت کنم.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تا نباشد این جدایی ها، کس نداند قدر یاران را، کویر خشک می داند، بهای قطره باران را.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بی تو در سینه ی من دل دیگه جایی نداره، زندگی بی گل روی تو صفایی نداره، از غم دوری تو ای گل یکدونه ی من، دردی افتاده به جونم که دوایی نداره.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدا کند که بدانی چه قدر محتاج است، نگاه خسته ی من بر دعای چشمانت.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بنویس با خط الماس، رو تن نازک شیشه، که بدون نور چشمات شب من سحر نمیشه.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تو که آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را، میان ربنای سبز دستانت دعایم کن، که محتاج دعای جمله یارانم.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اس ام اس مخصوص نیمه شب و سرکاری اس ام ا نیمه شب * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اس ام ا نیمه شب * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام. ببخشید بد موقع مزاحم شدم… راستش را بخواهید یه سوالی داشتم خیلی وقت بود ذهنم را مشغول کرده بود، می خواستم بپرسم… می خواستم… اصلا ولش کن. بزار برای بعد، خوب؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ۴ ساعت دیگه باید بیدار شی! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بچه ها می گن تو اهل سینمایی … ما سر یه چیز دعوامون شده … مگه راکی همون رمبو نیست ؟!؟ البته اگه خوابی لازم نیست الان اس ام اس کنی، فردا صبح هم بگی مشکلی نیست. ولی ما رو بی خبر نذار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * باز هم ضایع شدم! گوشیت سایلنت بود! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * میخواستم ببینم شبها که میخوای بخوابی، گوشیتو خاموش میکنی که سر کارت نزارن؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * شده خواب ببینی که وقتی خوابیدی تو خواب داری خواب میبینی که خوابی و داری می خوابی و خواب خوابو میبینی که در اون حالی که تو خواب داری خواب خواب رو میبینی تو خواب همونطور که خوابی یکی دیگه هم مثل خودت خوابه و تو خوابش خوابه خوابو میبینه و همین طور که خوابیده تو خواب به تویی که خوابی بگه:چقدر سرکاری؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر…… * * * * * * * * * * * ** * * * * * * * * * * * پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نیمه شب * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببخشید که دیر وقته ولی یه سوال داشتم که خیلی وقت میخواستم ازت بپرسم که الآن یادم اقتاد : ایران به کشورهای دیگر نفت میفروشه بشکشو پس میگشیره یا با بشکه میده؟!؟!؟!؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام …. تو رو خدا ببخش … نمیخواستم این موقع شب بیدارت کنم ….. واقعاً ببخش …. سعی کن درکم کنی … من موبایلم گم شده زنگ بزن به گوشیم تا ببینم کجاست !. شرمندهام * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ای بابا هر شب من باید عین اسکلا با اس ام اس بیدارت کنم ؟ خوب خودت مث بچه ادم پاشو دیگه اگه خوابی بیدار شو .اگه بیداری بشین .اگه نشستی پاشو راه برو .اگه راه میری بدو. اگه میتوی یه پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من یه اس ام اس اومده واس * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد … صدای مردم آزار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * شرکت ال جی شما را به ادامه خواب دعوت می کند…!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قوز بند و كتف بند پاك سمن بخرید و ببینید چه خوب شما را به ادامه خوابی كه در خواب میدید دعوت میكن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببخشید که مزاحمت شدم میخواستم بگم شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره 4 ساعت دیگه باید بیدار شی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببخش بی موقع مزاحم شدم راستی تو نمی دونی حاج زنبور عسل حج واجب رفته یا عمره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * این اس ام اس رو تا دو روز نخون * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * . . . . هیچی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * به یارو می گن... * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگه بگن آشغالارو ببر پایین حال نداری! اما برای فضولی این همه راه میای پایین! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگه خوابیدی بیدار شو اگه بیداری بشین اگه نشستی بلند شو راه برو اگه راه میری بلند شو پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من واست اس ام اس اومده
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * مشترک گرامی این اس ام اس برای بیدار کردن شما در نیمه شب فرستاده شده است لطفا پس از خواندنش لبخند بزنید و سعی کنید دوباره بخوابید ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ببین عزیز دلم پاشو………..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به انتظار چشمات، هر شب داره می باره
می خواد که فریاد بزنه که دل چه بی قراره، نمی تونه، نمیشه..
آخه عشق که صدا نداره..
کبوترم، لانه ی من بام توست، کجا روم؟ مرغ دلم رام توست، پادشه کشور عشقم ولی، نگین انگشتری ام نام توست..
با یه قامت شکسته، با نگاهی مات و خسته، سرشو برده تو شونش، یه نفر تنها نشسته، توی تنهاییش یه درده، جای پای قلبی سرده، گل سرخی بوده اما، دیگه پژمرده و زرده، فارغ از دیروز و فرداش، غرقه تو دریای درداش، حسرتش یه عشق نابه، که وفا کنه به عهداش..
ما می رویم، عشق می ماند، پس عاشق باش تا بمانی..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شبی پرسیدمش با بی قراری، به غیر از من کسی را دوست داری؟ دو چشمش اشک شد از شرمساری، میان گریه هایش گفت: آری!؟..
هر وقت حس کردی فاصله ها ما را از هم دور کرده اند به یاد خاطره های با شکوهمان بیفت. باور کن فاصله ها هیچ وقت حریف خاطره ها نمی شوند..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مژه بر هم نزن ای دوست که بادم ببرد، چون سبک تر شده ام از پر کاهی ز غمت!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امشب قراره ساعت سه نیمه شب عقب مونده ها رو شفا بدن… خواب نمونی
خوابی؟ می خواستم sms بدم. باشه بعد مزاحم میشم…
از اونجایی که شتر در خواب بیند پنبه دانه،گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه، وظیفه خودم دونستم بیدارت کنم! آخه داشتی بالشتتو می خوردی!
کار خوبی کردم؟
.
.
میگم نخون
.
.
نرو پایین
.
.
بیخیال شو
.
.
نه نمیشه بهت اعتماد کرد همون دو روز دیگه بهت میدم
...
...
...
...
...
به تو چه که به یارو چی می گن
شرمنده به خدا، آره میدونم خواب بودی، خوب بابا فحش نده دیگه، کارت داشتم که بیدارت کردم.
میخواستم بدونم ماهی وقتی غذا میخوره، آب نمیره تو دهنش؟
اومدم ازت معذرت خواهی کنم . میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟ بعد وقتی میگم نمیفهمی ناراحت میشی .
آخه الان مگه ساعت ۳ نصفه شب نیست . خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم . میشه منو ببخشی !
می خواستم یه چیز مهم رو بگم پاهات از زیر لحاف اومده بیرون . یه وقت سرما نخوری!
ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم کار خوبی کردم؟
اگه پا نشی قهر میکنما………….
خب دلم برات تنگ شده…………
جون من پاشو…………
پاشدی………….
افرین عزیزم…………
حالا که پاشدی ماچم کن بگیر بخواب!
می دونم خوابی عزیزم. ولی من از دوری و دلتنگی تو خوابم نمی بره، مطمئنم اگه می دونستی من به خاطر تو نخوابیدم تو هم نمی خوابیدی!
یه سوال: اگه نصف شبی اس ام اس سرکاری بدم بیدارت کنم چی کار می کنی؟